منتظر

 حسین جان!چندیست که مرا با دنیای دنیایی‌ها کاری نیستمی‌خواهم هرجا که هستمدر دنیای تو باشمدلم پیش تو باشد...مرا بخرفقط برای خودت....‌ , ...ادامه مطلب

عشق یک سینه و هفتاد و دو سر میخواهدبچه بازیست مگر عشق؟جگر میخواهدسمت پاهای پر از پینه بیا برگردیمآی هم قصه ی دیرینه .بیا برگردیم, ...ادامه مطلب

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :أَلشِّتـاءُ رَبیـعُ الْمُـؤمِنِیَطُولُ فیهِ لَیْلُهُفَیَسْتَعینُ بِهِ عَلى قِیامِهِوَ یَقْصُرُ فیهِ نَهارُهُفَیَسْتَعینُ بِهِ عَلى صِیامِهِ؛= = = = = = = = = = =, ...ادامه مطلب

انسان منتظر در انتخابهایش، همیشه به این نکته توجه دارد که منتظر ظهور است نه منتظر حضور و امام عصر را حاضر و ناظر بر انتخابهایش میبیند.  انسان منتظر، یک روایت را همچون تابلویی بر دیوار قلبش نصب کرده است و در لحظات مختلف زندگی، مدام به آن فکر میکند و سبک زندگی, ...ادامه مطلب

جبرئيل در زندان نزد حضرت يوسف آمد و گفت:  اي يوسف چه كسي تورا زيباترين مردم قرار داد؟فرمود: پروردگار چه كسي ترا نزد پدر محبوب ترين فرزندان قرار داد؟ فرمود : خدايم چه كسي كاروان را به سوي چاه كشانيد؟فرمود:خداي من چه كسي سنگي كه اهل كاروان در چاه انداختند از تو با, ...ادامه مطلب

درخت قتاد درخت بزرگ خار داری است که خارهای آن مانند سوزن تیز است ...   در ادبیات عرب تحمل کارهای مشکل و طاقت فرسا را به دست زدن به خارهای این درخت تشبیه می کنند.   مثلا : تحمل فلان کار برای فلانی مانند این است که شاخه درخت قتاد را به دست گرفته و با یک فشار از بالا   به پایین شاخه را از خار پیراسته گرداند...بدیهی است که این کار دست را پاره می کند...   صاحب الامر را غیبتی است که هرکس در غیبت او بخواهد به دین خود چنگ بزند مثل این است که بخواهد با   دست شاخه درخت خاردار قتاد را از خار صاف گرداند!   باید بندگان پناه به خدا ببرند وبه دین خدا چنگ بزنند(امام صادق علیه السلام) (بحارج52ص1و101)   دل بیقرار نیست"ادا در می آوریم"چشم انتظار نیست"ادا در می آوریم"بر لب دعای ندبه...و دل غرق شهوت استاین انتظار نیست"ادا در می آوریم"آقا محب واقعی ات در میان مایک از هزار نیست"ادا در می آوریم" , ...ادامه مطلب

  از قافله يِ خسته ي ما تا خيمه ي سبز تو ... نه ! قرن ها فاصله نيست بلکه ، راهِ تنگ و تاريکي است که ... ظلمتش گناهانِ کوچک و بزرگِ فراموش شده ي ماست و فانوسش تنها ... نگاهِ توست !!   آقا ، خودت پاکــــم کن .....,از ما تا شما,از اقتصاد ما تا اقتصاد اسلامی,از من تا ما,از شبهای تار ما مپرس ...ادامه مطلب

دخترکوچولو داشت با کفش‌هاي سوتک‌دارش از صحن جوادالائمه مي‌گذشت.دست چپش در دست مادر بود و در دست راست، مُهر نسبتاً بزرگي را گرفته بود تا شايد در حرم به سبک کودکانه‌ي خودش نماز بخواند. با شکلات به طرفش رفتم. تا شکلات را گرفت، مهر را به مادر داد و شروع کرد به وررفتن با آن هديه‌ي شيرين. به بعضي از ما نبايد شکلات بدهي آقا! بدهي، حواسمان پرت مي‌شود؛ مُهر را که هيچ، خود نماز را هم کنار مي‌گذاريم و ديگر خدا را بنده نيستيم ها!, ...ادامه مطلب

شنیده ام بیمار ها شفا داده ابیمارى هاے لاعلاج شنیده ام بیماران هر چہ نا امیدتر ،  چندی  است دلم بدجور بیمار است، به در هر كجا رفتم راهم نداده ، ردم كردند چند سالی است دلم معتاد به گناه است ... شنیده ام بیماران دست به پنجره فـولـاد شما میكشند و شفا میگیرند نه پایم به حرم می رسد نه دست كوتاهم به پنجره فـولـادتـان آقا...دلم سخت بیمار استشفا می دهی؟؟                                                                                                                             , ...ادامه مطلب

بارتان را سبك كنيد ! آيت الله مرعشي نجفي - رحمه الله عليه مي‏فرمودند: «من خيلي بارم سَبُك است و هيچ نگراني ندارم تنها يك چيز مرا زجر مي‏دهد و آن اين است كه مي‏ترسم در ايام زندگي ام نوشته من يا صحبتهاي من در هر موردي باعث شده باشد كه حقي ناحق شود؛ يا در همسايگي ما گرسنه‏ اي بوده باشد و ما غذاي سير خورده باشيم كه و الله و بالله و تالله اگر چنين چيزي بوده من آگاهي نداشته ‏ام... و نصيحت مي‏فرمودند كه شما هم بارتان را سبك كنيد و از تجمل پرستي و (داشتن) خانه (های) بزرگ و... بپرهيزيد، كه همه چيز ظرف چند دقيقه نابود مي‏شود.», ...ادامه مطلب

ایـن همـه تـوصیـف از بهشـت در کتـاب خـدابـرای ایـن است کـهزمیـن را بسآزیـم تشبیـهی از بهشـتودر آن سخنـان بیهـوده وگنـاه آلـود نمی شـونـد..آیه نوشت:لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً وَلَا تَأْثِیماًسـوره واقعـه-25,بهشت زمینی,بهشت زمینی+98ia,بهشت زمینی خدا,دانلود رمان بهشت زمینی,رمان بهشت زمینی من,کتاب رمان بهشت زمینی ...ادامه مطلب

          روزی بهلول بر هارون‌الرشید وارد شد.   خلیفه گفت: مرا پندی بده!   بهلول پرسید: اگر در بیابانی بی‌آب، تشنگی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعه‌ای آب که عطش تو را فرو نشاند چه می‌دهی؟   گفت:…   صد دینار طلا.   پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟   گفت: نصف پادشاهی‌ام را.   بهلول گفت: حال اگر به حبس‌البول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه می‌دهی که آن را علاج کنند؟   گفت: نیم دیگر سلطنتم را.   بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.      ,تماس با دیگران بدون نمایش شماره,تماس با دیگران بدون افتادن شماره,با رفتار بد دیگران چه کنیم,با بدی دیگران چگونه رفتار کنیم,روش رفتار با بدرفتاری دیگران ...ادامه مطلب

چقـــــــــدر زیبـــا... بهش گفت پول براي طــــــلا، فعـــــــلا ندارم؛ عـــــــوضش قــــــــول میدم هر سال بیارمت طلائیـــ ه !       همســـ♥ــــر یعنی همســـــــــفر تا بهشــ♥ـــت ,همسفر تا بهشت,ثبت نام همسفرتا بهشت ...ادامه مطلب

ماها روی جمله (دلمون صافه ) مانور دادیم و کج دینی کردیم به امید توبه در کهنسالی ؛ گفتیم حالا این مد روزه و این چنین امام حسین (علیه السلام) مظلوم تاریخ گشت چون نشنیدیم صدای حی علی الصلاه او را در ظهر عاشورا چون نشنیدیم حجاب و عفاف کاروان زینبی را  , ...ادامه مطلب